توسعه بازار, برندینگ, بلاگ, لغات و اصطلاحات, مارکتینگ

اصطلاحات برندسازی | بخش نهم : لغات مارکتینگ

اصطلاحات برندسازی

فرهنگ جامع اصطلاحات برندسازی

در دنیای پرتلاطم و رقابتی امروز، برند چیزی فراتر از یک نام یا لوگو است؛ برند، هویت، شخصیت و قولی است که به مشتریان خود می‌دهید. ساختن یک برند قدرتمند نیازمند درک عمیق مفاهیم و استراتژی‌های آن است. اما ورود به این دنیا می‌تواند کمی گیج‌کننده باشد، چرا که این حوزه زبان تخصصی خود را دارد. آشنایی با اصطلاحات برندسازی کلید اصلی موفقیت در تدوین استراتژی، ارتباط با تیم بازاریابی و در نهایت، ساختن برندی ماندگار است. در این مقاله جامع، ما ۴۰ مورد از مهم‌ترین و کاربردی‌ترین اصطلاحات برندسازی را همراه با توضیحات و مثال‌های روشن برای شما گردآوری کرده‌ایم تا به شما کمک کنیم با اطمینان در این مسیر قدم بردارید.

 

۴۰ لغت ضروری در اصطلاحات برندسازی

 

۳۶۱. Brand Equity (ارزش ویژه برند) 💰

  • توضیح: تأثیر متفاوتی که شناخت نام برند بر واکنش مشتری به محصول یا بازاریابی آن دارد؛ ارزشی که یک نام تجاری شناخته‌شده، فراتر از مزایای عملکردی محصول، به آن اضافه می‌کند.
  • مثال کاربردی: تمایل مردم به پرداخت پول بیشتر برای یک جفت کفش نایکی در مقایسه با یک کفش مشابه بدون برند، به دلیل ارزش ویژه برند نایکی است.

     

۳۶۲. Brand Awareness (آگاهی از برند) 🧠

  • توضیح: میزانی که مشتریان قادر به شناسایی و یادآوری یک برند در شرایط مختلف هستند.
  • مثال کاربردی: وقتی از شما می‌خواهند نام یک نوشابه را بگویید و اولین کلمه‌ای که به ذهنتان می‌رسد “کوکاکولا” است، این نشان‌دهنده سطح بالای آگاهی از برند کوکاکولا است.

     

۳۶۳. Brand Recognition (شناخت برند) 👀

  • توضیح: توانایی مصرف‌کننده در تأیید اینکه قبلاً در معرض یک برند قرار گرفته است، زمانی که لوگو، نام یا بسته‌بندی آن را می‌بیند. (سطح پایین‌تری از آگاهی)
  • مثال کاربردی: شما ممکن است نام یک برند چیپس را به خاطر نیاورید، اما با دیدن بسته‌بندی آن در فروشگاه، آن را می‌شناسید.

     

۳۶۴. Brand Recall (یادآوری برند) 🗣️

  • توضیح: توانایی مصرف‌کننده در به خاطر آوردن نام یک برند از حافظه خود، زمانی که دسته‌بندی محصول به او گفته می‌شود. (سطح بالاتری از آگاهی)
  • مثال کاربردی: اگر با شنیدن کلمه “مایع ظرفشویی”، نام برند “پریل” به ذهن شما بیاید، این نشان‌دهنده یادآوری برند قوی است.

     

۳۶۵. Brand Image (تصویر برند) 🖼️

  • توضیح: ادراک و تصویری که از یک برند در ذهن مصرف‌کنندگان وجود دارد؛ مجموعه باورها و تداعیات ذهنی مرتبط با برند.
  • مثال کاربردی: تصویر برند ولوو (Volvo) “ایمنی و اطمینان” و تصویر برند ردبول (Red Bull) “انرژی، هیجان و ورزش‌های مخاطره‌آمیز” است.

     

۳۶۶. Brand Identity (هویت برند) 🎨

  • توضیح: تصویری که یک شرکت می‌خواهد از برند خود در ذهن مصرف‌کنندگان بسازد. این هویت از طریق لوگو، رنگ‌ها، شعار و تمام عناصر بصری و کلامی منتقل می‌شود.
  • مثال کاربردی: هویت برند اپل بر پایه “نوآوری، سادگی و کیفیت برتر” ساخته شده که در طراحی محصولات، فروشگاه‌ها و تبلیغاتش کاملاً مشهود است.

     

۳۶۷. Brand Personality (شخصیت برند) 🎭

  • توضیح: مجموعه‌ای از ویژگی‌های انسانی که به یک برند نسبت داده می‌شود.
  • مثال کاربردی: شخصیت برند Harley-Davidson “یاغی، سرکش و خشن” است، در حالی که شخصیت برند دیزنی “دوستانه، خانوادگی و جادویی” است.

     

۳۶۸. Brand Loyalty (وفاداری به برند) ❤️

  • توضیح: تعهد مشتری به خرید مکرر و ترجیح دادن یک برند خاص نسبت به سایر گزینه‌ها، حتی در مواجهه با تلاش‌های بازاریابی رقبا.
  • مثال کاربردی: مشتری که همیشه و تحت هر شرایطی فقط از گوشی‌های سامسونگ استفاده می‌کند، وفاداری بالایی به برند سامسونگ دارد.

     

369. Brand Association (تداعیات برند) 🔗

  • توضیح: هر چیزی که در ذهن مصرف‌کننده به یک برند پیوند خورده باشد (مانند ویژگی‌ها، احساسات، افراد، موقعیت‌ها).
  • مثال کاربردی: برای بسیاری از افراد، برند نستله با تداعیاتی مانند “کودکی”، “شیرینی” و “کیفیت سوئیسی” همراه است.

     

۳۷۰. Brand Promise (قول برند) 🤝

  • توضیح: قولی که یک برند به مشتریان خود می‌دهد؛ ارزشی که مشتریان می‌توانند انتظار داشته باشند هر بار که با محصول یا خدمت آن برند تعامل دارند، دریافت کنند.
  • مثال کاربردی: قول برند فدکس (FedEx) این است: “بسته شما قطعاً، حتماً و به موقع به مقصد می‌رسد.”

     

۳۷۱. Brand Essence (جوهره برند) 💎

  • توضیح: قلب و روح یک برند که در یک یا دو کلمه خلاصه می‌شود و بیانگر ارزش اصلی و بنیادین آن است.
  • مثال کاربردی: جوهره برند نایکی “عملکرد ورزشی اصیل” و جوهره برند دیزنی “جادوی خانوادگی” است.

     

۳۷۲. Brand Architecture (معماری برند) 🏛️

  • توضیح: ساختاری که روابط بین برند اصلی شرکت و زیربرندها، خطوط تولید و محصولات مختلف آن را سازماندهی و مشخص می‌کند.
  • مثال کاربردی: معماری برند شرکت آلفابت به گونه‌ای است که گوگل، یوتیوب و ویمو به عنوان برندهای مستقل اما زیرمجموعه آن فعالیت می‌کنند.

     

373. Brand Extension (توسعه برند) 🚀

  • توضیح: استفاده از یک نام تجاری موفق برای عرضه یک محصول جدید یا اصلاح‌شده در یک دسته‌بندی جدید.
  • مثال کاربردی: وقتی شرکت کاترپیلار (Caterpillar) که به خاطر ماشین‌آلات سنگین معروف است، شروع به تولید کفش‌های ایمنی و گوشی‌های مقاوم کرد، از استراتژی توسعه برند استفاده نمود.

     

۳۷۴. Line Extension (توسعه خط محصول) ↔️

  • توضیح: استفاده از یک نام تجاری موفق برای عرضه محصولات جدید در همان دسته‌بندی محصول (مانند طعم، رنگ، اندازه یا فرم جدید).
  • مثال کاربردی: عرضه ماست کم‌چرب، پرچرب، میوه‌ای و یونانی توسط یک شرکت لبنی، نمونه‌هایی از توسعه خط محصول است.

     

۳۷۵. Category Extension (توسعه رده محصول) ➡️

  • توضیح: مترادف با Brand Extension؛ ورود یک برند به یک دسته‌بندی محصول کاملاً جدید.
  • مثال کاربردی: ورود برند شیائومی (تولیدکننده موبایل) به بازار اسکوترهای برقی، یک توسعه رده محصول است.

     

۳۷۶. Co-branding (برندسازی مشترک) 🤝

  • توضیح: عمل استفاده از نام‌های تجاری دو شرکت مختلف بر روی یک محصول واحد.
  • مثال کاربردی: همکاری نایکی و اپل برای تولید کفش‌های ورزشی هوشمند (Nike+iPod) یک نمونه موفق از برندسازی مشترک بود.

     

۳۷۷. Private Label Brand (برند با برچسب خصوصی) 🛒

  • توضیح: برندی که توسط یک خرده‌فروش یا عمده‌فروش ایجاد و مالکیت می‌شود، نه توسط تولیدکننده.
  • مثال کاربردی: محصولات برند “افق کوروش” که در فروشگاه‌های زنجیره‌ای افق کوروش فروخته می‌شوند، برند با برچسب خصوصی هستند.

     

۳78. Generic Brand (برند ژنریک یا بی‌نام) 🏷️

  • توضیح: محصولی که بدون هیچ نام تجاری یا برند خاصی فروخته می‌شود و معمولاً ارزان‌تر است.
  • مثال کاربردی: فروش داروهایی که فقط با نام ماده موثره آن‌ها (مانند “استامینوفن”) و بدون نام تجاری خاصی عرضه می‌شوند.

     

۳79. Rebranding (برندسازی مجدد) 🔄

  • توضیح: فرآیند تغییر تصویر شرکتی یا برند یک سازمان، که معمولاً شامل تغییر نام، لوگو، شعار یا استراتژی بازاریابی است.
  • مثال کاربردی: تغییر نام و لوگوی شرکت فیسبوک به “متا” (Meta) برای نشان دادن تمرکز جدید آن بر روی متاورس، یک نمونه از برندسازی مجدد است.

     

۳۸۰. Brand Positioning (جایگاه‌یابی برند) 🎯

  • توضیح: هنر طراحی پیشنهاد و تصویر شرکت به گونه‌ای که جایگاهی متمایز و ارزشمند در ذهن مشتریان هدف اشغال کند.
  • مثال کاربردی: اسنپ با جایگاه‌یابی برند خود به عنوان یک “سوپر اپلیکیشن”، سعی دارد فراتر از یک سرویس درخواست خودرو در ذهن مشتریان جای بگیرد.

     

۳۸۱. Brand Mantra (شعار درونی برند) 🧘

  • توضیح: یک عبارت کوتاه سه تا پنج کلمه‌ای که جوهره و روح جایگاه‌یابی برند را برای کارمندان و شرکای نزدیک مشخص می‌کند (برای استفاده داخلی).
  • مثال کاربردی: شعار درونی برند نایکی “عملکرد ورزشی اصیل و نوآورانه” (Authentic Athletic Performance) است که راهنمای تمام فعالیت‌های شرکت است.

     

۳۸۲. Tagline (تگ‌لاین، شعار تبلیغاتی) 📣

  • توضیح: یک عبارت کوتاه و به یاد ماندنی که در تبلیغات برای خلاصه کردن پیام اصلی برند یا یک کمپین خاص به کار می‌رود (برای استفاده خارجی).
  • مثال کاربردی: “فقط انجامش بده” (Just Do It) تگ‌لاین معروف برند نایکی است.

     

۳۸۳. Slogan (اسلوگان، شعار) 🗣️

  • توضیح: اغلب به جای تگ‌لاین استفاده می‌شود و عبارتی است که یک برند را به طور خلاصه معرفی می‌کند.
  • مثال کاربردی: شعار “هیچ‌کس تنها نیست” برای همراه اول.

     

۳۸۴. Brand Ambassador (سفیر برند) 🌟

  • توضیح: فردی مشهور یا تأثیرگذار که توسط یک شرکت استخدام می‌شود تا به صورت مثبت درباره برند صحبت کند و آن را نمایندگی کند.
  • مثال کاربردی: نوید محمدزاده به عنوان سفیر برند سن ایچ، در تبلیغات این شرکت حضور دارد.

     

۳۸۵. Brand Advocacy (حمایت از برند) 👍

  • توضیح: زمانی که مشتریان راضی و وفادار به صورت داوطلبانه و بدون دریافت پول، یک برند را به دیگران توصیه و از آن دفاع می‌کنند.
  • مثال کاربردی: کاربری که در شبکه‌های اجتماعی از تجربه عالی خود با یک برند می‌نویسد و به سوالات دیگران پاسخ می‌دهد، در حال حمایت از برند است.

     

۳۸۶. Employer Branding (برند کارفرمایی) 👔

  • توضیح: فرآیند ترویج یک شرکت به عنوان کارفرمای منتخب برای گروه هدف مورد نظر، به منظور جذب و حفظ استعدادهای برتر.
  • مثال کاربردی: شرکت گوگل با ارائه مزایای فوق‌العاده و ایجاد یک محیط کاری خلاق، یک برند کارفرمایی بسیار قوی ساخته است.
  •  

۳۸۷. Brand Valuation (ارزش‌گذاری برند) 📊

  • توضیح: فرآیند تخمین ارزش مالی کل یک برند.
  • مثال کاربردی: شرکت‌های مشاوره مانند Interbrand سالانه لیستی از باارزش‌ترین برندهای جهان را منتشر می‌کنند که در آن ارزش‌گذاری برندهایی مانند اپل و آمازون به صدها میلیارد دلار می‌رسد.

     

388. Brand Portfolio (سبد برند) 🗂️

  • توضیح: مجموعه تمام برندهایی که توسط یک شرکت خاص مدیریت و به بازار عرضه می‌شود.
  • مثال کاربردی: شرکت Unilever یک سبد برند بسیار گسترده شامل برندهایی مانند داو (Dove)، لیپتون (Lipton) و لوکس (Lux) دارد.

     

۳۸۹. Ingredient Branding (برندسازی مواد تشکیل‌دهنده) 🧩

  • توضیح: استراتژی ایجاد یک برند برای یک ماده، قطعه یا جزء تشکیل‌دهنده یک محصول دیگر.
  • مثال کاربردی: عبارت “Intel Inside” روی لپ‌تاپ‌های مختلف، نمونه کلاسیک برندسازی مواد تشکیل‌دهنده است که در آن پردازنده اینتل به خودی خود یک برند قدرتمند است.

     

۳۹۰. House of Brands (خانه برندها) 🏘️

  • توضیح: یک استراتژی معماری برند که در آن شرکت مادر، مجموعه‌ای از برندهای مستقل و مجزا را مدیریت می‌کند و خود شرکت مادر در پس‌زمینه قرار دارد.
  • مثال کاربردی: شرکت P&G یک خانه برندها است که برندهای معروفی مانند ژیلت، هد اند شولدرز و پمپرز را به صورت جداگانه بازاریابی می‌کند.

     

۳۹۱. Branded House (برند خانه‌ای) 🏠

  • توضیح: یک استراتژی معماری برند که در آن شرکت از یک برند اصلی و قدرتمند برای تمام محصولات و خدمات خود استفاده می‌کند.
  • مثال کاربردی: شرکت گوگل یک برند خانه‌ای است که محصولات مختلف خود را با پیشوند گوگل عرضه می‌کند (Google Maps, Google Photos, Google Drive).

     

۳۹۲. Sub-brand (زیربرند) 🔱

  • توضیح: یک برند جدید که با ترکیب یک برند مادر آشنا و یک نام جدید ایجاد می‌شود.
  • مثال کاربردی: “تویوتا کرولا” یک زیربرند است که در آن “تویوتا” برند مادر و “کرولا” نام برند جدید است.

     

۳۹۳. Endorsed Brand (برند تأییدی) ✅

  • توضیح: برندی که از تأیید و اعتبار برند مادر خود بهره می‌برد، اما هویت مستقل‌تری نسبت به زیربرند دارد.
  • مثال کاربردی: برند “Courtyard by Marriott” یک برند تأییدی است که نشان می‌دهد این هتل توسط برند معتبر ماریوت تأیید شده است.

     

۳۹۴. Brand Guide / Style Guide (راهنمای برند) 📖

  • توضیح: یک سند رسمی که قوانین و استانداردهای مربوط به نحوه نمایش و استفاده از عناصر برند (لوگو، رنگ‌ها، فونت‌ها و لحن) را مشخص می‌کند.
  • مثال کاربردی: یک شرکت راهنمای برند خود را در اختیار تمام طراحان و بازاریابان قرار می‌دهد تا اطمینان حاصل کند که تمام ارتباطات شرکت ظاهری یکپارچه و سازگار دارند.

     

395. Brand Touchpoint (نقطه تماس برند) 👉

  • توضیح: تمام نقاط تماسی که یک مصرف‌کننده در آن‌ها با یک برند مواجه می‌شود؛ از تبلیغات و وب‌سایت گرفته تا بسته‌بندی و خدمات مشتریان.
  • مثال کاربردی: بازاریابان سعی می‌کنند تا تجربه مشتری در تمام نقاط تماس برند، از دیدن یک پست در اینستاگرام تا باز کردن جعبه محصول، مثبت و هماهنگ باشد.

     

۳۹۶. Brand Elements (عناصر برند) 🧱

  • توضیح: اجزای قابل ثبت و متمایزکننده‌ای که هویت یک برند را تشکیل می‌دهند و به شناسایی و تمایز آن کمک می‌کنند.
  • مثال کاربردی: نام “کوکاکولا”، لوگوی نوشتاری خاص آن، رنگ قرمز مشخص و شکل بطری منحصربه‌فرد آن، همگی عناصر برند کوکاکولا هستند.

     

397. Brand Repositioning (بازجایگاه‌یابی برند) 🧭

  • توضیح: فرآیند تغییر جایگاه و تصویر یک برند در ذهن مصرف‌کنندگان، معمولاً برای پاسخ به تغییرات بازار، رقابت جدید یا جذب مخاطبان تازه.
  • مثال کاربردی: برند Old Spice که زمانی به عنوان یک برند برای افراد مسن شناخته می‌شد، با کمپین‌های تبلیغاتی خلاقانه و طنزآمیز، خود را با موفقیت برای مخاطبان جوان‌تر بازجایگاه‌یابی کرد.

     

۳۹۸. Brand Storytelling (داستان‌سرایی برند) 📜

  • توضیح: استفاده از یک روایت داستانی برای ایجاد ارتباط عاطفی بین برند و مشتریان، با تمرکز بر ارزش‌های مشترک.
  • مثال کاربردی: داستان‌سرایی برند TOMS بر پایه این ایده شکل گرفته که بنیان‌گذار آن پس از دیدن کودکانی که کفش نداشتند، تصمیم گرفت به ازای هر جفت کفش فروخته شده، یک جفت کفش اهدا کند. این داستان، ارتباط عمیقی با مشتریان برقرار می‌کند.

۳۹۹. Sonic Branding (برندسازی صوتی) 🎶

  • توضیح: استفاده استراتژیک از صدا، موسیقی یا یک ملودی کوتاه (Jingle) برای ساختن هویت برند و افزایش یادآوری آن.
  • مثال کاربردی: صدای کوتاه و معروفی که هنگام روشن شدن دستگاه‌های دارای پردازنده اینتل شنیده می‌شود (“Intel Inside”) یا صدای خاص روشن شدن ویندوز، نمونه‌های برجسته برندسازی صوتی هستند.

     

۴۰۰. Brand Community (جامعه برند) 🧑‍🤝‍🧑

  • توضیح: گروهی از مشتریان وفادار و علاقه‌مند که بر اساس وابستگی عاطفی به یک برند و ارزش‌های آن، یک جامعه تشکیل می‌دهند.
  • مثال کاربردی: صاحبان موتورسیکلت‌های هارلی-دیویدسون (Harley-Davidson) یک جامعه برند بسیار قوی تشکیل داده‌اند که با برگزاری گردهمایی‌ها و رویدادهای مشترک، حس تعلق و وفاداری خود را به برند تقویت می‌کنند.

     

نتیجه‌گیری: زبان مشترک برای ساختن برندهای بزرگ

آشنایی با این اصطلاحات برندسازی تنها یک تمرین تئوریک نیست، بلکه ابزاری قدرتمند برای پیاده‌سازی استراتژی‌های عملی است. اکنون شما یک جعبه‌ابزار مفهومی در اختیار دارید که به شما امکان می‌دهد با تیم خود به زبانی مشترک سخن بگویید، جایگاه برندتان را دقیق‌تر مشخص کنید و ارتباطی عمیق‌تر و معنادارتر با مخاطبان خود برقرار نمایید. به یاد داشته باشید که برندهای بزرگ یک‌شبه ساخته نمی‌شوند؛ آن‌ها حاصل درک دقیق همین مفاهیم و اجرای مستمر و هوشمندانه آن‌ها در تمام نقاط تماس با مشتری هستند. امیدواریم این راهنما نقطه شروعی عالی برای سفر برندسازی شما باشد.

لغات و اصطلاحات مارکتینگ

مقالات برندینگ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *